معنی بی آرایش - جستجوی لغت در جدول جو
بی آرایش
بی آرایِش
لا مكياج
ادامه...
لَا مكياج
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به عربی
بی آرایش
Unadorned
ادامه...
Unadorned
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
بی آرایش
بی آرایِش
sans ornement
ادامه...
sans ornement
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بی آرایش
بی آرایِش
অলংকৃত নয়
ادامه...
অলংকৃত নয়
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به بنگالی
بی آرایش
بی آرایِش
بغیر سجاوٹ کے
ادامه...
بغیر سجاوٹ کے
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به اردو
بی آرایش
بی آرایِش
süssüz
ادامه...
süssüz
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
بی آرایش
بی آرایِش
bila mapambo
ادامه...
bila mapambo
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به سواحیلی
بی آرایش
بی آرایِش
sin adornos
ادامه...
sin adornos
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
بی آرایش
بی آرایِش
schmucklos
ادامه...
schmucklos
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به آلمانی
بی آرایش
بی آرایِش
незамічений
ادامه...
незамічений
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به اوکراینی
بی آرایش
بی آرایِش
nieozdobiony
ادامه...
nieozdobiony
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به لهستانی
بی آرایش
بی آرایِش
简单的
ادامه...
简单的
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به چینی
بی آرایش
بی آرایِش
sem adornos
ادامه...
sem adornos
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به پرتغالی
بی آرایش
بی آرایِش
non adornato
ادامه...
non adornato
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
بی آرایش
بی آرایِش
onversierd
ادامه...
onversierd
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به هلندی
بی آرایش
بی آرایِش
незавешанный
ادامه...
незавешанный
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به روسی
بی آرایش
بی آرایِش
ไม่มีการตกแต่ง
ادامه...
ไม่มีการตกแต่ง
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به تایلندی
بی آرایش
بی آرایِش
tanpa hiasan
ادامه...
tanpa hiasan
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بی آرایش
بی آرایِش
बिना सजावट के
ادامه...
बिना सजावट के
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به هندی
بی آرایش
بی آرایِش
חסר קישוטים
ادامه...
חסר קישוטים
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به عبری
بی آرایش
بی آرایِش
装飾のない
ادامه...
装飾のない
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به ژاپنی
بی آرایش
بی آرایِش
장식 없는
ادامه...
장식 없는
تصویر بی آرایش
دیکشنری فارسی به کره ای
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر بی آلایش
بی آلایش
((یِ))
خالص و پاک، مجازاً صاف و ساده، بی ریا
ادامه...
خالص و پاک، مجازاً صاف و ساده، بی ریا
فرهنگ فارسی معین
تصویر بی آلایش
بی آلایش
خالصانه، بی تکلف
ادامه...
خالصانه، بی تکلف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویر بی آلایش
بی آلایش
Untainted
ادامه...
Untainted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
immaculé
ادامه...
immaculé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
незапятнанный
ادامه...
незапятнанный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
unbefleckt
ادامه...
unbefleckt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
незаплямований
ادامه...
незаплямований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
nieskalany
ادامه...
nieskalany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
清白的
ادامه...
清白的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
imaculado
ادامه...
imaculado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
immacolato
ادامه...
immacolato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
inmaculado
ادامه...
inmaculado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویر بی آلایش
بی آلایش
بی آلایِش
onberispelijk
ادامه...
onberispelijk
دیکشنری فارسی به هلندی